امروز رفتم دو تا ژاکت و يه بلوز پاييزه خوشگل خريدم . خيلی دوستشون دارم . از ظهر اونقدر با دوستم راه رفتیم و تو شاپينگ مال چرخيدیم ديگه پاهام نا نداره . الانم چشمام مست خوابه . آی تخت نازنينم ، چقدر تو خوبی . . . چند و قته اونقدر تتو های خوشگل ديدم هوس کردم برم يه طرح کوچيک پشت کمرم تتو کنم . اما ميدونم که درد داره . . . نميدونم چکار کنم . حالا بالاخره بايد يه تصميمی بگيرم . . . خيلی هوس کردم يه نوشته به سبک لاتين رو کمرم تتو کنم . اگه کسی ميتونه دردشو تحمل کنه من پيشنهاد ميکنم حتما اينکار رو بکنه . . . خيلی خوشگله . البته من از تتو ی زياد و درشت اصلا خوشم نمياد اما به نظرم طرحهای کوچيک خيلی فنسيه . . . من دلم خيلی برای مامان و بابام تنگ شده . .
|
![]() |
آخرÙ٠٠طاÙب
اسکارلتدوستانمWholinkstome بایگانی
نوامبر 2005
دسامبر 2005
ژانویهٔ 2006
فوریهٔ 2006
مارس 2006
آوریل 2006
مهٔ 2006
ژوئن 2006
ژوئیهٔ 2006
اوت 2006
سپتامبر 2006
اکتبر 2006
نوامبر 2006
دسامبر 2006
ژانویهٔ 2007
فوریهٔ 2007
مارس 2007
آوریل 2007
مهٔ 2007
ژوئن 2007
اوت 2007
سپتامبر 2007
اکتبر 2007
نوامبر 2007
دسامبر 2007
ژانویهٔ 2008
فوریهٔ 2008
مارس 2008
آوریل 2008
مهٔ 2008
ژوئن 2008
ژوئیهٔ 2008
سپتامبر 2008
ژانویهٔ 2009
آوریل 2009
سپتامبر 2009
اکتبر 2009
نوامبر 2009
مارس 2010
آوریل 2010
مهٔ 2010
ژوئیهٔ 2010
اوت 2010
|