<$BlogRSDUrl$>

 





تنهاتر از هميشه ام ، واقعا هيچکسی رو ندارم که باهاش حرف بزنم . بعضی غمها تو زندگی ادم هست که فقط مال خودشه . حتی اگه به کس ديگه ای هم بگی اصلا شايد نفهمه که تو چی ميگی ؟ الان شرايط زندگيم اونقدر متزلزل و نا مطمئنه که حرفام ، نوشته هاو و ذهنم هيچ ثباتی نداره . يه روز خوشحالم و ذوق زده اما درست به فاصله چند ساعت داغون و بهم ريخته . يه مدت سعی کردم که درونم رو کنترل کنم و اينجا ننويسمشون . خوب کی حوصله داره بياد اينجا يه روز ببينه دارم از خوشيهام مينويسم اما فرداش نوشتم که دارم از افسردگی ميميرم . اصلا شايد کمتر کسی صحت و سقم نوشته هامو باور کنه . اوناييم که باور ميکنن پش خودشون ميگن خوب لابد ديوونه است دختره . اما امروز با خودم فکر کردم مگه نه اينکه من اينجا رو برای خودم مينويسم . برای روزهای تنهاييم . برای اينروزا که هيچکس رو ندارم باهاش حرف بزنم . حد اقل اين حق کوچولوی نوشتن و درد دل کردن برای خودمو از خودم نگيرم . معلومه که منم بلدم حرفهای خوب خوب بنویسم . مطالب اجتماعی و فرهنگی پر بار و .... اما هر آدمی بنا به شرایط خودش مینویسه ، حرف میزنه ، رفتار میکنه . منم الان تو مرحله ای از زندگیم هستم که اونقدر مسائل جدی و بحرانی دوروبرم هست که حتی اگه یه کدومشون اونطوری که قراره بشه و من برنامه ریزی کردم نشه واقعا در سرنوشت و مسیر زندگیم تاثیر بزرگی داره . برای همینه که مثل امروزی که این خبر و شنیدم که مساله اونطوری که من پیش بینی کرده بودم پیش نمیره تمام روز عین مرغ سرکنده بودم و بغض راه گلوم رو بسته بود . اگه این کار درست نشه حداقلش اینه که برای مدت ۲ سال از تمام زندگیم عقب میافتم . خدا کنه که بشه . . . . .

اینجا چون تو محیط جدیدم ، محیط بی رحمه ، رقابتیه ، باید خودمو خوب و سرحال نشون بدم ، نباید بذارم بقیه بفهمن حالم خوب نیست . اینا که دیگه خانوادم یا دوستای چند سالم نیستن بشینن پای دردودلام و دنبال راه حل باشن . برای همینه که تو دنیای واقعی باید خودمو شاد و قبراق نشون بدم . تا بتونم بمونم و ادامه بدم . . . . . .

فقط میمونیم من و این اتاق کوچولو و عکسهای روی دیوار و این پنجره مجازی . و یه کسی که دیگه حتی وقت نمیکنه ایمیلهای من رو هم چک کنه . چه برسه بخواد برام مرحم باشه .

آره اشک عزیزم بیا ، بیا بذار با هم به حال من گریه کنیم . به خاطر بی پناهیم ، به خاطر تنهاییم . بخاطر سرنوشتم که اینقدر به اما و اگرهای دیگران وابسته شده . بخاطر جرمهایی که مرتکب نشدم و دارم مجازات میشم .

لطفا اگه حالتون از خوندن افکار پراکنده و دروی وریهای یه موجود روان پریش بد میشه به اینجا سر نزنید . من تا این مشکلم تکلیفش معلوم نشه سراسر انتظار و غمگین خواهم بود . نه اینکه لحظه های خوب تو زندگیم نیست . قطعا هست ، اما اینجا فقط جایی خواهد بود برای زدن حرفهایی که در زندگی واقعیم به کسی نمیتونم بزنم . اینجا از این به بعد فقط یک دفترچه خاطرات شخصی خواهد بود ، هرچند زندگی من اونقدر پیچیده و قاطی پاتی شده که حتی شخصی ترین خاطراتم رو در توالت خونه هم نمیتونم پنهان کنم چه برسه به اینکه در اینترنت پخششون کنم . باور کنین راست میگم !




This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com