<$BlogRSDUrl$>

 



من خوبم . به شدت مشغول درس خوندن و امتحان بازی ! بچه تنبليه و فقط شب امتحانها درس خوندن ! دنباله سریالهای دنباله دار در زمان مقتضی حتما نگارش خواهد شد .

خونه ساکت ، طنين آواز عارف از دوردستها و اسکارلت غرق در کوهی از کتاب و کاغذ . . . . . .

در حاشیه : مامانم که اینجا بود یاد رفت ازش بخوام پشت دستمو داغ کنه که دیگه با پسرهای ایرانی رفت و امد نکنم . خیلی وقت بود که یادم رفته بود پسر ایرانی ( بدوت استثنا ؟ ) در رابطه با تو اول و شاید به تنها چیزی که فکر میکند دست یازیدن به زیر لباسهایت است . آشنایی اتفاقی با یه هموطن این موضوع رو بهم یاد آوری کرد ...... و من چقدر خوشحالم که دیگر آنقدر بچه نیستم که از دست اینجور ادمها حرص بخورم و سعی کنم بهشون بفهمونم که آدم باشن . به راحتی وقتی برای بار دوم بهم زنگ زد و گفت حالت چطوره با خونسردی تمام گفتم عالیم ، و دیگه نمیخوام صدای منحوس تو را بشنوم ! Hit the Road ! به همین راحتی !

پ . ن : معذرت ميخوام اگر کسانی بهشو ن بر خواهد خورد حرف بالا . احتمالا بالاخره مردم برادر و همسر و . . .. . . دارن . خودم هم برادر دارم و حتما مشمول قاعده بالا هستن ديگه . اما واقعا در زندگی من يکی اين مساله بدون استثنا صحت داشته !



This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com