<$BlogRSDUrl$>

 




شب يلداهای چند سال گذشته برای من آ غشته از خاطرات با تو بودن بوده . امسال اما برام هيچ رنگ و بويی نداره . . . حتی حسش نيست اون تخمه آفتابگردونها رو که از ايران آووردم و اون انار هايی رو که چند روز پيش خريدم بچينم رو ميز . بعضی وقتها فکر ميکنی يه چيزايی برات هيچ معنی ندارن . مثل شب يلدا . اين هم يه شب مثل شبهای ديگه . . . شايد اگه يه بار ديگه يه کس ديگه ای مثل تو اومد تو زندگيم من با حرارت نشستم و براش تاريخچه و مناسبت شب يلدامون رو تعريف کردم و با هم شراب و انار و تخمه خورديم و تو بخاطر من فکر کردی که برف شب یلدا چه قشنگه و من بخاطر تو فکر کردم که برف و عطر و بوی روزهای کریسمس چه قشنگه . . .



This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com