در فراسوهای عشق تو را دوست می دارم در فراسوهای پرده و رنگ در فراسوهای پیکرهای مان با من وعده دیداری بده احمد شاملو (میعاد) ۱- امروز يکی از دوستام فايل پی دی اف کتاب (خاطرات روسپيان سودازده من ) نوشته گابريل گارسيا مارکز رو با ايميل برام فرستاده . کيفور شدم . . .از وقتی شنيده بودم چاپ مجددش ممنوع شده بود مور افتاده بود تو تنم که چجوری کتاب رو گير بيارم . وقتی چاپ کتاب رو سانسور ميکنن حقشونه که ملت همينطوری فرمت پی دی اف رو دست به دست بچرخونن . منهم برای هرکسی که ميشناختم فوروارد کردم . ۲- ديروز به يکی از رو ياهام رسيدم . . . هميشه دلم ميخواست در حدودای سن سی سالگی ، وقتی هنوز خيلی جوونم از نظر موقعيت کاری در يک موقعيت خوب و موفق در يک سازمان چند مليتی باشم . ديروز به اين مرحله رسيدم . . . مسير کاری مشکل و پر استرسی در پیش رو خواهم داشت ، اما مگه دنبال چالش نمی گشتم . . . پس تمام تلاشم رو بکار ميگيرم . . . داشتم به برادرم ميگفتم وقتی از مسیر کند و نا اميد کننده پيشرفت در ايران گله ميکرد . . گفتم هر کاری ميخواهی بکن ، هرچقدر میخواهی غر بزن ، اما هرگز از روياهات دست بر ندار. . . تلاشت رو بکن و سعی کن از اون چيزی که داری نهايت استفاده رو ببری (کاری که من خيلی وقتها نکردم) اما هميشه نگاهت به قله روياهات هم باشه . . حتما روزی بهشون خواهی رسيد . . احتمالا موقعی که اصلا فکرش رو نميکنی و از طرف کسی / جايی که به ذهنت هم نميرسيده . . .
|
![]() |
آخرÙ٠٠طاÙب
اسکارلتدوستانمWholinkstome بایگانی
نوامبر 2005
دسامبر 2005
ژانویهٔ 2006
فوریهٔ 2006
مارس 2006
آوریل 2006
مهٔ 2006
ژوئن 2006
ژوئیهٔ 2006
اوت 2006
سپتامبر 2006
اکتبر 2006
نوامبر 2006
دسامبر 2006
ژانویهٔ 2007
فوریهٔ 2007
مارس 2007
آوریل 2007
مهٔ 2007
ژوئن 2007
اوت 2007
سپتامبر 2007
اکتبر 2007
نوامبر 2007
دسامبر 2007
ژانویهٔ 2008
فوریهٔ 2008
مارس 2008
آوریل 2008
مهٔ 2008
ژوئن 2008
ژوئیهٔ 2008
سپتامبر 2008
ژانویهٔ 2009
آوریل 2009
سپتامبر 2009
اکتبر 2009
نوامبر 2009
مارس 2010
آوریل 2010
مهٔ 2010
ژوئیهٔ 2010
اوت 2010
|