<$BlogRSDUrl$>

 



هرکی ميگه پول بده يا داره دروغ ميگه ، يا عقل نداره يا نميدونم هر مشگل ديگه ای که من نميدونم.

من عاشق پولم . برای اينکه آدم ايده آل گرايی هستم و دلم نميخواد يه زندگی سطح پايين و سخت داشته باشم . هر وقت پول دارم و کيفم پر پوله کلی حالم خوبه . هروقتم کفگير به ته ديگ ميخوره و بايد ديگه حواسم رو جمع کنم چی بخرم چی نخرم حالم بد ميشه ، انرژي کم ميارم ، حس ميکنم اعتماد به نفسم مياد پايين . اينکه ميگم منظورم اين نيست که دلم ميخواد همش پول جمع کنم . منظورم اينه که دلم ميخواد پول زياد داشته باشم که جاهای خوب برم ، لباس خوب بپوشم ، رستورانهای شيک برم و غيره . . .

همش فکر ميکنم در آينده اگه يه آپارتمان معمولی تو يه جای خوب شهر داشته باشم و يه ماشين راحت و يه بيمه پزشکی خوب که مطمئن باشم اگه مريض شدم تلف نميشم برام کافیه . بقيه پولی رو که در خواهم آورد ميرم به گشت و گذار و خوب خرج کردن و کارهای لوکس کردن ميگذرونم . چون اينکار بهم انرژي ميده . . .

حالا چی شده اينا رو نوشتم ؟ تو اين ماه سررسيد بيمه ماشينم شده ، پول بيمه ماشين که اينجا خدا تومنه به کنار ، بياد بری کلی ماشينت رو بدی معاينه فنی و جريمه های پرداخت نشده و . . . که رويهم مبلغ قابل توجهی شده. حالا يه نامه هم از شرکت بهم دادن که با اينکه شما کارمند خيلی خوبی بودين به دليل پليسی شرکت امسال حقوقها رو افزايش نداديم ! خوب يعنی چی ؟ يعنی اينکه معادلات بنده حسابی بهم ريخته و اعصابم هم خط خطی !

تو کشور خودت که هستی انگار پشتت گرمه خونوادته و اینکه هرچی لازم داشته باشی بالاخره با یکی دو روز دیر و زود درست میشه و هراس اینکه اگه پول کم آوردم چی میشه رو نداری . اما وقتی تو یه کشور دیگه تنهایی و هیچ آدم نزدیکی رو هم نداری همیشه یه حس ناامنی داری. من همیشه تو حسابم یه مقدار پول هست که اصلا بهش دست نمیزنم چون فکر میکنم اگه برام مشگلی پیش بیاد ، خونم ، کارم و یا هرچیز دیگه ای رو ازدست بدم حد اقل باید بتونم یه مدت محدودی رو بگذرونم .

اين پسره مهرشاد چه صدای گرم و سوزناکی داره ؟ بابا تو دیگه کی هستی ؟ بابا تو دیگه کی هستی ؟ برم يه دور برقصم با اين آهنگش تا قاطی نکردم. . .



This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com