<$BlogRSDUrl$>

 




خوشبختانه کارهای پروژم خوب داره پيش ميره . يعنی اوایل فکر ميکردم خيلی سخت باشه و از پسش برنيام . اما خوب چون دارم با يه تيم حرفه ای کار ميکنم ناخود آگاه آدم ميافته تو جريان درست کار . خودم هم دارم تمام تلاشم رو ميکنم تا بتونم به نتيجه دلخواهم برسم. لیدر تیم یه آقای بلژیکیه با همون مشخصات مصمم بودن و دقیق بودن بلژیکیها و آلمانیها تو کار . کار رو بهت واضح و دقیق و شسته و رفته و سر موقع تحویل میده ، ازت هم همونطور دقیق و به موقع کار میخواد . اونقدر تو کارش دیسیپلین داره و مرتبه که تو هم تنها راه چارت این میشه که هرچی بیشتر خودت رو به مدل کاری اون نزدیک کنی تا بتونی عضو فعال اون تیم بمونی . هرچقدر سر کار از دست این هند یها و پاکستانیهای زیر کار در برو و شل و ول که قدرت تصمیم گیری ندارن و همش دنبال اینن که تقلب کنن حرص میخورم ، در عوض تو کار پروژه دانشگاهیم از اینکه با یه تیم حرفه ای که خیلی مصمم ، با اعتماد به نفس و صادق هستن کار میکنم خوشحالم . من همیشه عاشق اینم که با دو تا آدم که از من بیشتر بلدن و سطح کاریشو ن بالاتره کار کنم تا یه چیزی یاد بگیرم . با یه مقایسه اجمالی بین این دو تا گروه کاری میشه به این نتیجه رسید که با تقلب تو کار و چشم بسته بله قربان گفتن شاید فکر کنی در کوتاه مدت یه چیزایی عایدت میشه اما در دراز مدت و بطور کلی داشتن ذهن خلاق و تلاش و اراده شخصی و تیمی و از همه مهمتر حواست رو به کار درست دادن عوض انرژی تلف کردن برای تقلب کردن و گند زدن به کار و باسن گ . . . رو صد جا قایم کردن نتیجه خیلی بهتری داره . همین میشه که آدمها درست همونجایی قرار میگیرن که نیتشون همونجاست .

اين چند وقته با مرور مسايل دور و اطراف به اين نتيجه رسيدم که ما آدمهای دنيا ( منظورم به طور کلی از نظر مليتيه ) درست همونجايی هستيم که بايد باشيم . يعنی خدا خوب هر کسی رو تو مسير طبيعی جايی قرار داده که استحقاقش رو داره . مثلا آمريکاييه درست بايد همونجايی باشه که هست . اروپاي مرکزی ها بايد هم با اون سطح فرهنگ و ديد شون به زندگی باید در اون سطح رفاه و پيشرفت باشن . هندی و پاکستانی و کلا شبه قاره و آسيای دور هم اونطور که من ديدم اکثر وقتشون رو به پيروی کردن و دنباله روی رييسشون برای يه لقمه نون ميکنن خوب مشخصه که هميشه بهشون فقط عنوان نيروی کار اطلاق بشه . حالا از بقيه مليتها هم که بگذريم که درست سر جای خودشون هستن ، ما ايرانيها هم درست همونجايی ايستاديم که بايد باشيم . نه يه ذره کمتر و نه يه ذره بيشتر . بررسی و تجزيه و تحليل رفتارهای ريز ريز خودمون تو زندگيهای روز مره بهمون نشون ميده که ما همينيم که الان هستيم . همونطور که بارها گفتم نازيدن به پيشينه فرهنگی و . . . تو دنيای امروز که دنيای تلاش و رقابت و پيشرفت و تکنولوژیه فقط ميتونه باعث عقب افتادن بيشترمون از گردونه رقابت جهانی باشه . بنابر اين نميشه اميدوار بود که يک شبه تمام اين نا هنجاريهای فرهنگی و . . . درست ميشه . نخير کار مداوم ميخواد که فقط به مرور زمان و با سعی و خطای چند نسل کم کم تو هر مرحله نسبت به مرحله قبلی ميتونيم پيشرفت کنيم .


راستی تا حالا راديو زمانه رو گوش کردين ؟ من وقتی تو خونه تنها هستم رادبو رو از رو اينترنت ميگيرم و گوش ميکنم . اين چند روزه همش موسيقی سنتی و کلاسيک ( متاسفانه اکثرا بدون کلام ) پخش ميکنه که خيلی خوبه . من کلی کيف ميکنم باهاشون . اکثرا آهنگهای قشنگی رو ميذارن . اما خوب از نظر فنی مشکل دارن . يعنی يهو وسطای يه آهنگ تا میای بری تو کیف و کوک ، آهنگ قطع میشه و میره سر یه آهنگ دیگه . امیدوارم زود این مشکلشون حل بشه .

پ . ن : فکر ميکنم لازم به توضيح نباشه که حرفهايی که آدم راجع به مليتهای مختلف میزنه هرچند عمومیت داره اما نمیشه به همه آدمها تعمیمش داد . حتما آدمهای زیادی هم هستن که از قاعده کلی اجتماعشون مستثنی هستن .



This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com