هدف داشتن لازمه زندگيه . چند سالی بود يک سری هدفهای ريز و درشت برای زندگيم توی سرم بود ، طی دو سال گذشته شرایطی پيش اومد که بعضيهاش خواسته و بعضيهاش هم اتفاقی مسير زندگيم رو به سمتی برد که هدفهای زندگيم رو لمس کردم . طی اين مدت ياد گرفتم که رسيدن به هدفها برای آدمی مثل من و در موقعیت من ( بدون ساپورتها و پشتوانه های کيلويی و باد آورده که تو مملکتمون خيلی مرسومه ) برنامه ريزی دقيق و تلاش بی وقفه ميخواد . تو اين چند سال همگام با بزرگ شدنم ياد گرفتم که روياهای کودکانه ام و آرزوهای رنگينم فقط و فقط با تلاش و مديريت کردن زندگی به دست مياد . خوب پشيمون هم نيستم . اينها همه درسهای زندگيه که گذر روزهای عمر بهم آموزش داده . در ابتدای سال نوی خودمون نشستم و هدفهای بزرگ زندگیم رو در پنج سال آینده نوشتم . نمیدونم چقدر دیگه میخوام سختی بکشم تا به اهدافم برسم ، اما اینو میدونم که باید شروع کنم تا راکد نمونم. ایندفعه با کوله بار بزرگتری از تجربه احتمالا مسیر راحت تر ار دفعه قبل خواهد بود . امروز اولین قدم بزرگ رو برای یکی از این اهداف بزرگم برداشتم . دلم میخواد در پایان پنج سال اینجا رو بخونم و ببینم کجای مسیر ایستادم .
|
![]() |
آخرÙ٠٠طاÙب
اسکارلتدوستانمWholinkstome بایگانی
نوامبر 2005
دسامبر 2005
ژانویهٔ 2006
فوریهٔ 2006
مارس 2006
آوریل 2006
مهٔ 2006
ژوئن 2006
ژوئیهٔ 2006
اوت 2006
سپتامبر 2006
اکتبر 2006
نوامبر 2006
دسامبر 2006
ژانویهٔ 2007
فوریهٔ 2007
مارس 2007
آوریل 2007
مهٔ 2007
ژوئن 2007
اوت 2007
سپتامبر 2007
اکتبر 2007
نوامبر 2007
دسامبر 2007
ژانویهٔ 2008
فوریهٔ 2008
مارس 2008
آوریل 2008
مهٔ 2008
ژوئن 2008
ژوئیهٔ 2008
سپتامبر 2008
ژانویهٔ 2009
آوریل 2009
سپتامبر 2009
اکتبر 2009
نوامبر 2009
مارس 2010
آوریل 2010
مهٔ 2010
ژوئیهٔ 2010
اوت 2010
|