<$BlogRSDUrl$>

 




اين بار اول نيست که تمام برنامه ريزيها و حساب و کتاب کردنها سر بی تدبيری ديگرانی که بی اهميتی به برنامه ديگران جزيی از زندگيشان است دامنم را گرفته . ايندفعه نتيجه اين بهم خوردن برنامه ريزی آنقدر در زندگيم نقش اساسی دارد که نميدانم بايد چکار کنم و از کجا شروع کنم .

فقط اين را ميدانم که الان ديگر منم و چهار زانو در اين گوشه اتاق روی تخت نشستن و فقط يک راه پيش رو داشتن برای زنده ماندن و زندگی کردن : باز از نقطه صفر ، بايد بلند شوم و شروع کنم . به کجا بروم و چگونه بروم نمی دانم ؟ اما ميدانم که بايد بلند شوم و بروم . . .

به زندگیم که نگاه میکنم خودم هم وا میمانم . به ظاهر همه چیز خوب و مرتب است . شاید هم هیچکس از بیرون نتواند تصور کند که نویسنده این سطور که اینچنان اینجا وامانده مینماید همانی است که وقتی میبینیمش یک آدم عادی و شاید هم (شاد!) مثل بقیه آدمها است . فقط خودم میدانم که مشکلم چیست و باز فقط خودم میدانم که فقط منم که باید راه را هموار کنم و پیش بروم . مسیر معلوم است ، مستقیم ! اما این مسیر مستقیم چگونه است ؟ نمیدانم ؟ لابد پر از سنگ و کلوخ . شاید بتوانم بعضیهایشان را جابجا کنم و به راهم ادامه بدهم . شاید هم از شانس من سنگ و کلوخها آنقدر سنگین و پرقدرت باشند که نتوانم تکانشان بدهم .

دلم برای زندگی کردن عادی تنگ است ، زندگی که دغدغه هایش در حدو اندازه های خودم باشد .

در فکر و اندیشه بالا سرگردانم که خانواده ام از ایران زنگ میزنند که دخترم نترسی اگر در اخبار شنیدی که تهران زلزله آمده . ما همگی خوبیم و داریم جهت اطمینان به پارک سر خیابان میرویم تا چند سا عتی را آنجا بمانیم . بعد تند شدن ضربان قلبت است و آه عمیق و بغضی که فرو میخوری . خندیدن در ظاهر وقتی از درون داری گریه میکنی خیلی سخت تر است از گریه کردن در ظاهر و درون.

میدانم که تنها نیستم در تجربه این حس گزنده تنها به خود پیچیدن و فکرت پیش خانواده ات در تهران بودن و اینکه تمام شب به یاد آنها کابوس خواهی دید . میدانم همه بچه های تنها و مهاجر در غربت مثل من شاید امشب تا صبح از نگرانی پدر و مادرهایشان خوابشان نبرد. مثل خیلی شبهای دیگر . . . بخدا از مستاصلی اصلا برایم مهم نیست اگر زلزله ای چیزی بیاید و منهم بمیرم و خلاص . ترسم از این است که همین عزیزترین خانواده ای که دارم و تنها چیزی است که دارم تار مویی از سرشان کم شود و من بمانم . . . لعنت به این وطن که هرچه میکشم از ان میکشم . . .



This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com