<$BlogRSDUrl$>

 




سفرم راحت بود . برای اولين بار تو هواپيما يه دل سير خوابيدم . مسافرتم به جاهای مختلف اروپا هميشه اولش اينطوريه که تا ميرسم کهنگی و قديمی بودن خيلی چيزا دلمو ميزنه . اما يه روز که ميگذره و شروع ميکنم به گشت و گذار دور شهر ، فرهنگ غنی اروپاييها و اصالت شهرهاش حسابی مجذوبم ميکنه .

ديروز که رسیدم از ايستگاه ترن تا هتلم رو پرسون پرسون با سختی زياد بالاخره پيدا کردم . ميدونستم از ايستگاه تا هتلم نزديکه برای همين تصميم گرفته بودم پياده برم . شايد راحت تر بود تاکسی ميگرفتم اما خوب من که از اين پو لهای اضافه خرج بکن نيستم . نتيجه اينکه دو تا چمدون و يه کيف لپ تاب رو خرکش کنان با کفش پاشنه دار تا هتل آوردم . دو تا از ناخنهای نازنينم هم شکست !

امروز و فردا رو ميخوام به گشت و گذار تو شهر بگذرونم و قبل از دوشنبه که درسام شروع ميشه حسابی استراحت کرده باشم .

الان اينجا بيرون محوطه دانشگاه درست کنار پياده رو نشستم و دارم از اينترنت wireless استفاده ميکنم و به کارام ميرسم . خیلی جای جالبیه درست تو خیابون همه لم دادن رو صندلي سنگیهای بیرو ن دانشگاه و دارن کار اشون رو میکنن. نسيم خنک رو ح آدم رو نوازش ميده. . .



This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com