<$BlogRSDUrl$>

 



در جواب به کامنت دوستی به نام «حامد» در پست قبلیم :
من قبلا هم گفتم . واقعيت اينه که من هم به گذشته کشورم افتخار میکنم اما فقط به عنوان بخشی از تاریخ ! همین و بس !

تو شرایط امروز حرف از گذشته زدن برای من یکی که مشمئز کننده است. فکر ميکنم اين نشون دهنده ضعفمون هست که تا حرف ايران ميشه برای فرار از واقعيتهای امروز خودمونو ميزنيم به کوچه علی چپ و هی ميگيم « ما این بوديم و ما اون بوديم» . اما از خودمون نمیپرسيم الان چی هستيم ؟ به قول دوستی ما وقتی نسلی هستیم که از اون جلال و جبروت کوروش و داریوش الان هیچی نداریم این تازه باعث خجالتمون باید باشه نه افتخار. من امروزی اگه فقط بشینم یه گوشه و به اون کوزه شکسته داریوش بنازم سخت در اشتباهم .

اگه یه جایی باشم که حرف از ایران میزنن و بعد میبینم هموطنام فورا حرف رو عوض میکنن و سرشون رو میبرن تو کبک و شروع میکنن از ایران دوهزاروپونصد سال پیش دم میزنن یاد دوران مدرسه میافتم که همیشه میگفتن برو با ولیت بیا ! یاد اون بچه هه که تو مدرسه با بقیه دعوا میکرد بعدشم میگفت «فردا مامانم رو میارم مدرسه» . یعنی خودش اونقدر توانایی نداشت که بدون بزرگترش مشکلش رو حل کنه . حالا به ما هم هرچی میگن میگیم ای بابا اجداد ما این بودن و اون بودن ...
منظورم فقط از نظر سياسی نيست . از نظر اجتماعی هم همينطوره . يه نگاه به جوونهامون بنداز . يا تو ايران هستيم و در حسرت مهاجرت و آزادی جوونيمون رو تلف ميکنيم يا وقتی با هزار سختی ميايم بيرون اينجا در دوری از عزيزان و دلبستگيهامون در سرزمين مادری زندگيمون رو در انزوا و افسردگی طی ميکنيم .

به ورزش کشورمون نگاه کن . تو همه چی از آخر اوليم ..... مثلا همين تيم فوتبالمون با هزار سختی رفته جام جهانی . هنوز نرفته سروصداها و فشارهای بين المللی شروع شده . ديگه اين تيم ملی با چه روحيه ای بره آلمان بازی کنه ؟ وقتی CNN داره از دنيا رای گيری ميکنه که تيم ايران رو راه بدن يا ندن ؟

تفریح وسرگرمی جوونامون هم که شده اکس و حشیش و اینجور چیزا . . .
حالا من نمیدونم باز چرا باید بگیم ما چی بودیم ؟ بهتره بگیم ما چی هستیم ؟ یا بگیم ما چی میتونیم باشیم ؟



This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com