<$BlogRSDUrl$>

 



دیوان شعری از دوست عزیزم ، از خواهر نازنینم و از محرم تمام اسرارم برام رسیده . تو صفحه اولش نوشته :

تقديم به کسی که بی هيچ جرمی ، آهسته تر از ياس به سفر رفت

امشب باران به مهمانی چشمانم آمده ......

اکنون من ، با خاطرات نفس گرفته ات زندگی را با آه سردی می نوازم

تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که دلتنگتم ....



This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com