<$BlogRSDUrl$>

 







از يه سفر چند روزه کوتاه از ايران برگشتم ..... خوب بود که رفتم ، اما دلتنگیهام زیاد بود . چه اون روزهایی که اونجا بودم و چه الان که برگشتم ..... هنوزم برام عصر روز آخری که دارم از خونه میرم فرودگاه پر از بغضه . هنوز وقتی مامان بابم رو بغل میکنم تا بگم خداحافظ بدجوری بغض میکنم .



هوای تهران هم بارونی و دوست داشتنی بود .... آب زرشک خوردن تو بارون خیلی حال داد.





پر از احساس متناقضم . يه ساعتهايی از شبانه روز فکر ميکنم حالم خوبه و زندگی ادامه داره با همه سختيهاش ...... انرژی دارم و مثبتم ... يه ساعتهايی از شبانه روز هم احساس غمگينی و خستگی دارم و تشويش و افسوس ! سی سالگی رو هم رد کرديم اما هنوز ياد نگرفتيم از زندگی اونجوری که بايد لذت ببريم !







شعارهايی که تو تهران شنيدم :



۱) دروغگو ، دروغگو ، ۶۳ درصدت کو ؟



۲) رفته گر ، محمود و ور دار ببر !



This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com