<$BlogRSDUrl$>

 




در دير ازدواج کردن شايد يکی دو تا مشکل مثل تنهايی و خستگی و اينها گاهی اذيتت کنه ، اما زود ازدواج کردن خيلی بدتره ! چشم باز ميکنی ميبينی تازه سی و يکی دو سالته و اول جوونی و تبلور احساسات زنانگی در زندگیت اما ۱۰ ساله که ازدواج کردی و يه زندگی يکنواخت و خالی از هيجان داری . حالا اگه اين وسط شوهر ت هم آدم خوبی باشه و تو بهونه ازش نداشته باشی يا اينکه رو دربايستی داشته باشی نتونی بهش بگی دلم ميخواد آزاد باشم عاشق بشم ، دلم ميخواد آزاد باشم سکس با هيجان و احساس رو تجربه کنم ، دلم ميخواد سکس با غريبه يا استرينجر رو تجربه کنم و ...اين ميشه که با خودت بد جور درگير ميشی و کارت به افسردگی و افسوس و حسرت می کشه .....میگی ۶ ساله که در سکس با ارگاسم نرسیدم ..چشمات بی فروغ ميشه و .....



This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Weblog Commenting by HaloScan.com